به گزارش مجله خبری نگار، دستگاههای ارتباطی «پِیجر» در لبنان که داخل جیب مردم عادی کوچه و خیابان بودند، در مناطق مختلف این کشور نظیر بیروت منفجر شدند.
این، یک خطی اصلی واقعه تروریستی لبنان بود. باقی ماجرا نیز کارزارِ بمبارانِ اطلاعاتِ گمراه کننده، از سوی جراید غربی و به نقل از منابع ادعایی است که هر بار یک روایت از ترور جمعی مردم عادی ارائه میکنند.
تجربه نشان داده که روایت اول، با هدف اخلال در تحلیل است. نمونه قبلی آن، ترور اسماعیل هنیه در تهران بود. تاکید طرف غربی بر بمبگذاری بود ولی در واقع، ترور، با شلیک یک پرتابه و به کمک ردیابی از طریق واتس اپ شهید هنیه رخ داد.
وزیر اطلاع رسانی لبنان صریحاً درباره عملیات تروریستی روز سه شنبه گفت: اتفاقات امروز نه فقط عناصر حزب الله را هدف قرار دارد بلکه شهروندان لبنانی را نیز مورد هدف قرار داد. دولت، اسرائیل را مسئول این جنایت میداند. ترس ما از حزب الله نیست بلکه از جنایت اسرائیل چه در غزه و چه در لبنان است.
در همین چارچوب، دو موضوع در واقعه تروریستی لبنان حائز توجه است:
حزب الله لبنان اهتمام ویژهای بر رصد جراید غربی و صهیونیستی دارد، به نحویکه که ترور سردار سلیمانی را از طریق همین رصدها پیش بینی کرده بودند!
سه هفته قبل از ترور فرودگاه بغداد، سیدحسن نصرالله یکی از مهمترین مجلات آمریکایی را به سردار سلیمانی نشان داد که تصویر این شهید روی جلد آن بود.
تیتر مقاله این بود: «سردار بی جایگزین». سید به سردار گفت برخی دوستان ما که ایالات متحده را خوب میشناسند میگویند این مقدار تمرکز رسانهای مقدمات ترور است. این روایت نشان میدهد که تحلیلگران حزب الله میتوانند از طریق خرده روایتهای پراکنده به یک تصویر کلی از اقدامات آتی جبهه مقابل برسند.
آنچه در لبنان اتفاق افتاد، دستاورد نظامی برای اسرائیل به همراه نداشت. زیرا حزب الله بر این موضوع آگاه بود که نحوه ارتباط ردههای مختلف حزب الله تحت رصد رژیم صهیونیستی است.
خط رسانهای دو ماه قبل موجب هوشیاری حزب الله نسبت به گامهای بعدی رژیم شد. رویترز در روز ۱۹ تیر ۱۴۰۳ گزارشی با این عنوان منتشر کرد: «چگونه حزب الله در تلاش برای مقابله با نظارت پیشرفته اسرائیل است؟»
در گزارش رویترز به طور خاص از پیجر اسم برده شد. در این مقاله ادعا شده بود که حزبالله پس از کشته شدن فرماندهان خود و برای گریز از تکنولوژی نظارتی پیچیده اسرائیل، به پیام رمزگذاری شده و پیجر روی آورده است.
همچنین دو منبع ادعایی به رویترز گفته بودند که تلفنهای همراه به دلیل قابلیت ردیابی، به نفع وسایل ارتباطی قدیمیتر نظیر پیجر کنار گذاشته شدند.
نکته اینجاست که رویترز مدعی است در همین رابطه از نهادهای مرتبط با حزب الله پرس و جو کرده ولی جوابی نگرفته است.
حزب الله میدانست رژیم بر روی کشف خط ارتباطی ردههای تشکیلات و نیز نحوه ارتباطگیری اعضا متمرکز شده است؛ لذا هدف از واقعه تروریستی لبنان را نمیتوان در چارچوب ضربه نظامی/امنیتی به ساختار حزب الله تفسیر کرد. ردپای دکترین ضاحیه در عملیات تروریستی بیروت قابل مشاهده است.
اصل اولیه سیاست نظامی رژیم صهیونیستی مبتنی بر «بازدارندگی» است. اسرائیل پس از جنگ ۳۳ روزه، بازدارندگی را در قالب راهبرد دکترین ضاحیه تعریف کرد.
نام این دکترین برگرفته از منطقه «ضاحیه» بیروت است. بخش قابل توجهی از پایگاه اجتماعی مقاومت اسلامی لبنان در ضاحیه ساکن است.
ارتش اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه بر این باور بود که محل زندگی سید حسن نصرالله در ضاحیه است. در همین چارچوب، بخشهای قابل توجهی از ضاحیه به صورت کور بمباران شد. آنچه طی یک سال اخیر در غزه رخ داد نیز مبتنی بر دکترین ضاحیه بود.
هدف دکترین مذکور این است که مردم عادی باید تاوان و هزینه جنگ را بدهند و تک تک آنها باید از ویرانی زندگی روزانه و عزایِ عزیزانِ خود مضطر شوند.
این ارعاب و اضطرار به منظور فشار اجتماعی مردم به رهبران خود است. فهم اسرائیل و در مرتبه بالاتر، آمریکا این است که فشار نظامی یا اقتصادی به یک جامعه، منجر به فشار اجتماعی همان جامعه به رهبران خودی میشود تا آنان را تسلیم کنند.
آنچه امروز در لبنان اتفاق افتاد، اجرای دکترین ضاحیه با فرم تروریستی بود. سوژه ترور نیز عوام مردم بودند نه اعضای حزب الله. هدف، اما چیزی فراتر از این کشتار بود.
سابق بر این، اگر اسرائیل به این تحلیل میرسید که کشوری قصد حمله به آن را دارد، ارتش و زیرساختهای آن کشور را منهدم میکرد؛ نظیر آن در جنگ شش روزه مشاهده شد. سه ارتش عربی به عنوان قدرتمندترین ارتشهای جهان عرب در عرض چند ساعت توسط اسرائیل منهدم شدند.
اکنون حزب الله قریب به یکسال است در حمایت از غزه، تقریباً هر جنبندهای را در شمال فلسطین اشغالی ببیند، میزند! این موضوع در تاریخ بیسابقه است.
اشغال نظامی نوار غزه تاکنون بر وسعت قلمروی رژیم صهیونیستی اضافه نکرده، زیرا نوار شمالی فلسطین به دلیل حملات یک ساله حزب الله، خالی از صهیونیستها شده و اراضی اشغالی اسرائیل از شمال در حال لاغر شدن است.
حمله تروریستی در لبنان منجر به زخمی شدن قریب به ۳۰۰۰ نفر از مردم عادی شده است. برای اولین بار است که این میزان خسارت انسانی در جریان نبرد یکسال اخیر حزب الله و اسرائیل رخ میدهد. زیرا نبرد به طور عمده میان ارتش اسرائیل در شمال فلسطین و قوای حزب الله در جنوب لبنان جاری بود.
ادعاها مبنی بر هدف قرار دادن هوشمند اعضای حزب الله نیز صرفاً روکش رسانهای بر قتل «فاطمه» است. قتل این کودک هیچ تاثیری در معادلات نظامی به نفع رژیم ندارد. بلکه نشان دهنده این خط عملیاتی است که اسرائیل به دنبال ایجاد فشار اجتماعی به حزب الله لبنان برای قبول شرایط رژیم یهود است.
شرط اسرائیل، آتش بس یکطرفه و عقب نشینی حزب الله از مرز لبنان به پشت رودخانه لیتانی است. شرطی که حزب الله آن را قبول نکرد. از نظر حزب الله، آتش بس در شمال فلسطین منوط به آتش بس در غزه است.
سید حسن پیش از این درباه تهدیدات اسرائیل مبنی بر استفاده از زور نظامی علیه حزب الله گفته بود، آوردن رودخانه لیتانی به مرز راحتتر از بردن حزب الله به پشت لیتانی است.